بخش هشتم: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف

أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.

أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ.

أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.

أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها.

أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها.

أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله.

أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله.

أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ.

أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.

أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ.

أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ.

أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ.

أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ

أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ.

أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ.

أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.

أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ.

أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ 

 

آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.

هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران.

هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها.

هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان.

هشدار! که او خونخواه تمام اولیی خداست.

 آگاه باشید! اوست یاور دین خدا.

هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.

هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.

هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است.

هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست.

هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار.

بیدار باشید! هموست که [اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است.

آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند.

آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.(2) درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست.

هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت.

آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.


2) این تعبیر به عنوان حجّت و امامت است و نظرى به رجعت دیگر امامان ندارد زیرا آنان حجّت هاى پیشین اند که دوباره رجعت خواهند نمود.

4 روز... تا عید غدیر،روز احسان و نیکی در حقّ مؤمنان باقی است

پنجشنبه چهاردهم ذی الحجّه سال 10 هجری قمری،

26 اسفند سال 10 هجری شمسی، 14 مارس سال 632 میلادی 

     در این روز مکه با میهمان عزیز خود پیامبر خدا صلی الله علیه واله وسلم ، برای همیشه وداع می کند. به فرمان الهی، حاجیان به حرکت در می آیند و سیل جمعیّت که بیش از یکصد و بیست هزار نفر است، به همراه آن حضرت سفر پنج روزه تا غدیر را آغاز می کنند. حتی پنج هزار نفر از اهل مکه و دوازده هزار نفر از اهل یمن، در جهت مخالف مسیر سرزمین خود، برای درک مراسم غدیر همراه حضرت آمده اند.

     زمان ابلاغ مهمترین رسالت نبوی هر لحظه نزدیک تر می شود. دوست و دشمن در این که امیرمؤمنان علیه السلام تنها فرد شایسته برای جانشینی رسول خدایت، شک ندارد؛ چرا که او اوّلین مسلمان و نخستین نمازگزار در پشتِ سر پیامبر صلی الله علیه واله وسلم است. در دعوت نزدیکان – که به « یوم الإنذار » نام برده شده است – او برادر، وصی و جانشین پیامبر صلی الله علیه واله وسلم معرفی می شود. در لیلة المبیت (شب هجرت)، اوست که جان فدای نبوّت می کند. در بدر، اوست که کمر شرک را می شکند. آسمان اُحُد برای او سرودِ « لافتی إلّا علی، لا سیف إلّا ذو الفقار » می سُراید. خیبر را او فاتح است. جای جای قرآن مشحون از فضایل و مناقبِ اوست و این همه را رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم بهتر از هر کسی می داند... اما فتنه جویانی در میان پیروانش دارد، که دلهایشان از حسد و کینه نسبت به علی مرتضی علیه السلام لبریز است.

« یا علی، لا یُحبّکَ إلّا مؤمنُ و لا یُبغِضُکَ إلّا منافقُ »

« ای علی!، تو را جز مؤمن دوست نمیدارد و جز منافق کسی با تو دشمنی نمی کند. »

     قلبی که جایگاه ایمان است، علی را دوست دارد. آری، امیرمؤمنان و اولاد او علیهم السلام محور محبّت الهی اند. دوستدار ایشان دوستدار خداست و دلهای اهل ایمان به سویشان پر می کشد. چه زیبا فرموده است امام حسن عسکری علیه السلام :

« فرزندم، مهدی! بدان که دل های مردم طاعت پشه وبا اخلاص، به سان پرنده ای که به سوی لانه پر می کشد، مشتاقانه راهی کوی توست.»[1]



 - بحار الانوار / ج 52 / ص 35[1]