بخش نهم: مطرح کردن بیعت

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِی یُفْهِمُکُمْ بَعْدی. أَلاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکُمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایَعَنی. وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ الله، یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً). 

هان مردمان! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده تفهیم نمودم. و این علی است که پس از من شما را آگاه می کند. اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید. آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدی عزّوجل بری امامت او پیمان می گیرم. «[ی پیامبر ]آنان که با تو بیعت کنند هر آینه با خدا بیعت کرده اند. دست خدا بالی دستان آنان است. و هر کس بیعت شکند، بر زیان خود شکسته، و آن کس که بر پیمان خداوند استوار و باوفا باشد، خداوند به او پاداش بزرگی خواهد داد.

3 روز... به انجام مراسم «عقد اخوّت» بین برادران دینی باقی است

جمعه پانزدهم ذی الحجّه سال 10 هجری قمری، 27 اسفند

سال 10 هجری شمسی، 15 مارس سال 632 میلادی 

     کاروانیان پس از خروج از مکه به « سَرِف » رسیده و از آن جا تا « مَرُّ الظَّهْران » آمده اند. هنوز تا « غذیر خم » چند منزل دیگر باقی است.

     انتخاب منطقه « غدیر » از چند جهت توجّه است:

     نخست از آن رو که در راه بازگشت از مکه، نزدیک دو راهی جدا شدن کاروانها و تقاطع مسیر هاست. در آینده، کاروان های حج، در راهِ رفت و بر گشت، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر صلی الله علیه واله وسلم ، با این جایگاه تجدید خاطره و بیعت تازه خواهند کرد تا یاد آن در دل ها احیا گردد.

     دیگر این که « غدیر » محلّی بسیار مناسب برای برنامه سه روزه پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و ایراد خطبه برای آن جمعیّت انبوه بود. منطقه « غدیر خم » بیابانی باز و وسیع در مسیر سیلاب وادی « جُحفه » است. این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شود و پس از عبور از غدیر به جحفه می رسد و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می کند و سیل های سالیانه را به دریا می ریزد.

    در این مسیر آب گیر های طبیعی به وجود آمده است که پس از عبور سیل، آب های باقیمانده در آن جمع و در طول سال به عنوان ذخایر آبی شناخته می شوند و به آنها اصطلاحاً « غدیر » می گویند. در مناطق مختلف غدیرهای زیادی در مسیر سیل ها وجود دارد که با نام گذاری از یکدیگر شناخته می شدند. این غدیر هم برای شناخته شدن از غدیر های دیگر به « غدیر خم »  نام بردار است. کنار این آبگیر، پنچ درخت سرسبز و کهن سال از نوع « سَمُر » شبیه درخت چنار وجود دارد که درختی خاصّ صحراهاست. این پنج درخت، سایبانی دلپذیر برای مسافران خسته است.

در نتیجه، این بیابان وسیع به عنوان مکانی مناسب برای مراسم سه روزه غدیر انتخاب می گردد و جایگاه سخنرانی زیر همان درختان در نظر گرفته می شود که هم مشرف بر بیابان و محلّ تجمّع مخاطبان است و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطابه.

چند روز دیگر، پیامبر صلی الله علیه واله وسلم در همین مکان و به هنگام بیعت، عمامه خود را که «سحاب» نام داشت، به عنوان تاج افتخار، بر سر امیرمؤمنان علیه السلام قرار می دهند و می فرمایند: « عمامه، تاج عرب است. »[1]



 - الغدیر / ج 1 / ص 291[1]