بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما) الآیَة

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا.

مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذالِکَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ.

مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَالله لایُضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ.

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.

مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ 

هان مردمان! همانا حج و عمره از شعائر و آداب و رسوم خدایی است. پس زائران خانه ی خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند.

هان مردمان! در خانه ی خدا حج گزارید؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید.

هان مردمان! مؤمنی در موقف (عرفات، مشعر، منا) نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج [با پرونده ی پاک ] کار خود را از سر گیرد.

هان مردمان! حاجیان دستگیری شده اند و هزینه هی سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید. و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد.

هان مردمان! خانه ی خدا را با دین کامل و دانش ژرفی آن دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و بازایستادن [از گناهان ] برنگردید.

هان مردمان! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزّوجل امر فرموده. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. خداوند عزّوجل او راپس از من امانتدار خویش در میان آفریدگانش نهاده. همانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او، پرسش هی شما راپاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند.

ادامه مطلب ...

2 روز... به روز عید غدیر،روز صلوات و برائت از دشمنان باقی است

شنبه شانزدهم سال 10 هجری قمری، 28 اسفند

سال 10 هجری شمسی، 16 مارس سال 632 میلادی

     قافله عظیم غدیر همچنان در حرکت است و از « مَرُّ الظَّهْران » گذشته و به آبادی بعدی یعنی      « عُسفان » رسیده است.

    تا جایگاه موعود راهی باقی نیست. جایی که خداوند مقدّر داشته است تا رسولش، ولایت امیرمؤمنان و یازده فرزند او علیهم ااسلام را به مردم ابلاغ کند و پس از اتمام حجّت با مسلمانان، علی را به فرمانروایی آنان منصوب کند،چرا که چند روزی بیشتر از عمر مبارکش باقی نمانده. آری، خداوند هیچگاه زمینش را بدون حجّت باقی نمی گذارد و پس از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ، امیرمؤمنان و فرزندانش علیهم السلام حجّت روی زمین خواهند بود.

    از طرف دیگر، بنیان گذاران سقیفه مقارن ماجرای غدیر، پیمان نامه امضا کرده و به نظام دادن لشکر خود پرداخته اند تا از رسیدن خلافت به امیرمؤمنان جلوگیری کنند. در حقیقت در این روز است که صف آرایی جمل، صفّین و نهروان شکل می گیرد و آئین نو پای اسلام به جای آن که انسان های خاکی را با دستورات الهی به افلاک ببرد، گرفتار جهنم هوا و هوس ها می شود. شماری دنیا طلب در بوستان دین لانه می کنند و گروهی منافقانه به بهانه دفاع از دین، تیشه جاهلیّت بر ریشه دین می زنند.

     تمام کج اندیشی ها در تاریخ اسلام، از این جا ریشه دارد و یکی از آثار این پیمان نامه ناپاک و صحیفه شوم، آنانی هستند که صاحب غدیر را به نام اسلام در محراب عبادت شهید می کنند و آب به آسیاب مال پرستان و شهوترانانی می ریزند که از عدالت علوی گریزانند.

     ... هم چنین در صحیفه معلونه خطوط نانوشته ای است که غدیر را تا قربانگاه کربلا می کشاند.

چه آگاهانه فرمود امام صادق علیه السلام :

« آن گاه که آن پیمان نامه نوشته شد، حسین علیه السلام به شهادت رسید. »[1]

و چه زیبا مثلی آورد امام رضا علیه السلام :

 « مثل اهل ایمان در قبول ولایت امیرمؤمنان علیه السلام در روز غدیر خم همانند ملائکه در سجودشان مقابل حضرت آدم علیه السلام است و مثل کسانی که در روز غدیر از ولایت امیرمؤنان علیه السلام سرباز زدند ، مثل شیطان است. »[2]



 - بحار الانوار / ج 24 / ص366 و ج28 / ص 123[1]

 - عوالم العلوم / ج 15 / 3 / ص 224[2]