اعجاز قرآن از نظر علوم روز

تسخیر خورشید و ماه (1)

در هفت مورد از آیات قرآن مجید مسأله تسخیر خورشید و ماه آمده است[1]، این آیات همگی با لفظ ماضی است و نشان می دهد که حتی پیش از آن که انسان نخستین گام جسورانه و شجاعانه خود را با استفاده از وسائل و نیروهای مختلف این جهان، به روی ماه و خورشید بگذارد ماه و خورشید در تسخیر او بوده اند!

اصولاً قرآن بسیاری از موجودات این جهان –اگر نگوییم همه آنها- را در تسخیر انسان می داند:

گاهی می گوید: «و سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیلَ وَ النَّهارَ» (ابراهیم/33) «و شب و روز را مسخر شما ساخت.»

و گاهی می گوید: «هُوَالَّذی سَخَّرَ البَحرَ» (نحل/14) «او کسی است که دریا را مسخر شما گردانید» و زمانی « سَخَّرَ لَکُم ما فِی الاَرضَ» (حج/65) «آن چه روی زمین است همه را مسخر فرمان شما ساخت.» و مانند اینها ... این تعبیرات که همه به لفظ ماضی است نشان می دهد که تمام این موجودات در تسخیر انسان بوده و هست.

اکنون ببینیم «تسخیر» یعنی چه؟

آن چه از آیات قرآن برمی آید این است که «تسخیر» کردن چیزی به معنای فرمانبرداری و خدمتگزاری موضوع تسخیر شده نسبت به موضوع تسخیر کننده است. بنابراین، هر چیزی به فرمان ما یا به نفع و سود ما کار کند مسخر ماست.

قرآن درباره سلیمان (ع) چنین می گوید: «فَسَخَّرنا لَهُ الرِّیحَ تَجرِی بَاَمرِهِ» (ص/36) «پس ما باد را مسخر او ساختیم.» در این جا جمله « تَجرِی بَاَمرِهِ » در واقع تفسیری برای «سَخَّر» محسوب می گردد.

اکنون ببینیم چگونه خورشید و ماه به سود انسان ها جریان می یابند؟

اما تسخیر آفتاب:

هنگامی که آثار گوناگون و وسیع نور آفتاب را بررسی می کنیم به راستی نمی دانیم چه نامی برای این منبع عظیم نیرو و انرژی بگذاریم؛ رمز حیات، بازیگر زندگی، مولد هرگونه جنبش و تحرک، یا پرتو وجود؟ تمام این تعبیرات صحیح است و هیچ گونه مبالغه ای در آن نیست، زیرا:

1-     خورشید در درجه اول منبع نور است و نور مهم ترین وسیله حیات و زندگی می باشد.

2-  خورشید منبع اصلی تولید گرما و حرارت است. حرارتی که آفتاب می بخشد به قدری زیاد است که طبق محاسبه پروفسور مورن[2] حرارتی که خورشید در یک سال به ما می دهد معادل 47000 برابر ذغال مصرفی دنیاست.

3-  خورشید، عامل اصلی وزش بادها، وسیله حرکت ابرها، نزول باران،تلقیح و بارور ساختن گیاهان، تلطیف هوا و تعدیل حرارت و برودت در سرتاسر کره زمین می باشد.

4-  عامل اصلی تبخیر آب، اگر بخار آب به صورت عادلانه در سراسر زمین تقسیم نشود زندگی حیوانات و گیاهان به مخاطره می افتد، درجه رطوبت هوا اگر از حد معینی پایین تر بیاید پوست بدن خشک و تنفس برای ما مشکل خواهد شد. تابش آفتاب عمل هم عمل تبخیر و هم عمل تصفیه را انجام می دهد و با این دو فرآیند، آب دریاها قابل استفاده برای جانداران خواهد شد.

5-  عامل اصلی مبارزه با میکروب های بیماری زا، نور آفتاب به خاطر داشتن اشعه ماورا بنفش نقش «بهداشتی»و «درمانی» مهمی در صحنه زندگی و حیات دارد.

بنابراین نور آفتاب به فرمان مبدأ بزرگ جهان آفرینش همه این وظایف را انجام میدهد، «وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ»!

منبع: قرآن و پیامبر                                     مولف: آیت الله ناصر مکارم شیرازی



ا این آیات در سوره های رعد/2، ابراهیم/33، نحل/12، عنکبوت/61، لقمان/29، فاطر/13، و زمر/5 می باشد.

[2] نجوم بی تلسکوپ صفحه 74

اعجاز قرآن از نظر علوم روز ۶

قرآن و جاذبه عمومی

«... متفکران بزرگ این اختصاص را دارند که هیچ مطلبی را بیهوده و نامربوط نمی انگارند، و به هیچ موضوعی سرسری نمی نگرند، و از مسائل و نمودهای بسیار ساده و عادی درس های بزرگ می گیرند.

چه بسیارند اشخاصی که که حس کرده اند بدنشان در آب سبک می شود یا سیبی از درخت سقوط می کند یا چهل چراغی بالای سرشان به تموج در می آید، اما فقط ارشمیدس پیدا می شود که از آن اصول "تعادل مایعات" را نتیجه بگیرد و تنها نیوتون می تواند قانون "جاذبه عمومی" را کشف کند و فقط گالیله بود که قانون سقوط اجسام را از روی آن به دست آورد.[1]»

شک نیست که وجود نیروی مرموزی را در درون زمین که همه اجسام را به سوی خود می کشد، همه پیش از نیوتن احساس کرده بودند، اما این که این قانون یک قانون عمومی در سرتاسر جهان آفرینش، در تمام کرات و سیارات و حتی میان دو ذره کوچک و ناچیز می باشد، کسی پیش از نیوتن ظاهراً از آن آگاهی نداشت و تنها او بود که برای نخستین بار در قرن 17 میلادی با الهام گرفتن از سقوط یک سیب به زمین پرده از روی این قانون بزرگ برداشت به طوری که بعضی قرن 17 را قرن نیوتن نام نهاده اند.

ولی بیش از هزار سال قبل از نیوتن و کشف عظیم او در این آیه در قرآن نازل شده بود:

«اللهُ الَّذی رَفَعَ السَّمَواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَونَها ثُمَّ استَویَ عَلَی العَرشِ وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَرَکُلُّ یَجرِی لِأَجَلٍ مُّسَمیً یُدَبِِّرُ الأَمرَ یُفَصِّلُ الأَیَاتِ لَعَلَّکُم بِلِقاءِ رَبِّکُم تُوقِنُونَ» (سوره رعد/2)

(خداست آن ذات پاکی که آسمان ها را بدون ستونی که آن را ببینید برافراشت، سپس بر عرش استیلا یافت و آفتاب و ماه را مسخر ساخت، هریک [از این ها] تا مدت معلومی به حرکت خود ادامه می دهد، خداوند امور [جهان هستی] را تدبیر می کند، آیات [خود را برای شما] تشریح می نماید، باشد که به لقای پروردگارتان یقین پیدا کنید.)

در تفسیر «برهان» ذیل همین آیه از «حسین بن خالد» نقل می کند که امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «الیس الله یقول بغیر عمد ترونها؟» قلت: بلی، قال «ثم عمد لکن لاترونها.»

یعنی: آیا خداوند نفرموده «بدون ستونی که آن را مشاهده کنید؟» آری چنین است، فرمود:«بنابراین ستونی وجود دارد اما دیده نمی شود.»

در حدیثی از امیرمومنان امام علی بن ابی طالب علیه السلام نقل شده که فرمود: «هذه النجوم التی فی السماء مدائن مثل المدائن التی فی الأرض مربوطة کل مدینة الی عمود من نور[2]»

(این ستارگانی که در آسمان است شهرهایی هم چون شهرهایی دارد که در زمین است، هر شهری با شهر دیگر [هر ستاره ای با ستاره دیگر] با ستونی از نور ارتباط دارد.)

حال این سوال پیش می آید که آیا ستون نامرئی که در آیه ذکر شده و آسمان ها را نگه داشته و از پراکندگی کرات آسمانی جلوگیری می کند، چیزی جز نیروی جاذبه است؟

آیا تعبیری روشن تر و رساتر از «ستون نامریی» در افق ادبیات آن روز برای ذکر نیروی جاذبه پیدا می شد؟

و این را هم می دانیم که اگر این نیرو نبود، آسمان ها بهم می ریختند و هر ستاره ای به گوشه ای پرتاب می شد و در یک ظلمت ابدی فرو می رفت.

در مقاله بعد به موضوع قرآن و تسخیر ماه و خورشید از مجموعه اعجاز قرآن از نظر علوم روز خواهیم پرداخت.

منبع: قرآن و پیامبر                                     مولف: آیت الله ناصر مکارم شیرازی



[1] تاریخ علوم صفحه 188

[2]  سفینة البحار ماده نجم، جلد2، صفحه 574، نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی

اعجاز قرآن از نظر علوم روز

قرآن و زوجیت عمومی همه موجودات جهان

مدت ها بود که دانشمندان می دانستند تمام موجودات جهان از ذرات بسیار ریز کوچکی به نام «اتم» تشکیل شده، اما هیچکس نمی دانست این ذرات کوچک به نوبه خود دارای اجزاء فوق العاده کوچکتری هستند که بعضی دارای الکتریسیته «مثبت» و بعضی دارای الکتریسیته «منفی» می باشند.

تا این که بر اثر پیشرفت تکنیک و صنعت اتمی، در آغاز قرن بیستم گفتگوی شکستن اتم به میان آمد و بالاخره بشر با نیروی علم به درون اسرارآمیز اتم وارد شد و این دژ مجکم که نفوذناپذیر تصور می شد در برابر بشر گشوده شد، و ساختمان شگرف آن از «الکترونها» (ذرات گردنده اتم که دارای بار منفی هستند) و «پروتونها» (هسته اتم که دارای بار مثبت است) بیش از پیش آشکار گردید.

اکنون برگردیم به سوی قرآن، در یکی از آیات قرآن چنین می خوانیم:

«و مِن کُلِّ شَیءِ خَلَقنازَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون» (سوره ذاریات/49)

(و از هر چیزی دو صنف آفریدیم شاید که شما متذکر شوید.)

مفسران گذشته در تفسیر این آیه به دردسر عجیبی افتاده اند، زیرا با توجه به عمومیت مفهوم «شیء»  می بایست زوجیت در تمام موجودات و تمام ذرات جهان باشد با این که علم آن روز چنین چیزی را اثبات نمی کرد.

ناچار دست به توجیه ها و تفسیرهایی برخلاف ظاهر آیه می زدند و می گفتند: منظور این است که موجودات این جهان از اصناف و انواع مختلفی تشکیل یافته، زمین و آسمان، ماه و خورشید، انسان و جماد و ... و درواقع هرکدام از اینها مانند زوجهایی هستند.

ناگفته پیداست این معنی، علاوه بر این که با مفهوم زوجیت تناسب زیادی ندارد، تعمیم آن هم مشکل است؛ زیرا به زحمت می توان برای هر موجودی نقطه مقابلی پیدا کرد و نام زوجین بر آنها گذارد.

ولی مفهوم این آیه امروز برای ما روشن است؛ زیرا می دانیم: تمام موجودات این جهان ماده بدون استثناء از ذرات اتم تشکیل یافته و هر اتم هم از دو زوج مختلف که یکی الکتریسیته مثبت و دیگری الکتریسیته منفی دارد تشکیل شده است.

آیا برای بیان این واقعیت در محیط نزول قرآن که کلمات«الکترون» و «پروتون» هنوز جزء فرهنگ های بشری نشده بودند، تعبیری رساتر و مناسب تر از زوجین (دو موجود نر و ماده) پیدا می شد؟!

این را می دانیم که دو جسم با دو الکتریسیته «ناهمنام» (مثبت و منفی) یکدیگر را جذب می کنند و دو جسم با الکتریسیته «همنام» از یکدیگر دور می شوند. و کششی که میان دو جسم با دو نوع بار الکتریکی وجود دارد شباهت کاملی با جاذبه جنسی که میان دو جنس مختلف وجود دارد نیست؟

در معنی این آیه حدیث جالبی در تفسیر «برهان» از امیرمومنان علی (ع) نقل شده است که فرمود: «مولف بین متعادیاتها و مفرق بین متدانیاتها»: (و او (خداوند) در میان قوای متخاصم جهان الفت ایجاد کرده، و در میان قوای نزدیک جدایی افکنده است!)

در مقاله بعد به موضوع قرآن و جاذبه عمومی از مجموعه اعجاز قرآن از نظر علوم روز خواهیم پرداخت.

منبع: قرآن و پیامبر                                مولف: آیت الله ناصر مکارم شیرازی