بهار دلها

آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست

باد صبا مباد، چو پیغام یار نیست

بی رویِ گلعذار، مخوانم به لاله زار

بی گل، نوای بلبل و شور هَزار نیست

بی سرو قدّ یار، چه حاجت به جویبار

ما را سرشک دیده کم از جویبار نیست

بی چین زلف دوست، نه هر حلقه ای نکوست

تاری ز طرّه اش به خَتا و تتار نسیت

بزمی که نیست شاهد من، شمع انجمن

گر گلشن بهشت بوَد، سازگار نیست

گمنام دهر گردد و ویران شود به قهر

شهری که شاه عشق در او شهریار نیست

ای سرو معتدل که به میزان عدل و داد

سروی به اعتدال تو در روزگار نیست

ای نخل طور نور در عرصه ظهور

جز شعله رخ تو نمایان زِ نار نیست

مصباح بزم انس به مشکات قرب قدس

حقّا که جز تجلّی حُسنِ نگار نیست

ای قبله عقول که اهل قبول را

جز کعبه تو ملتزم و مستجار نیست

امروز در قلمرو توحید سکّه زن

غیر از تو ای شهنشه والا تبار نیست

در نشئه تجرد و اقلیم کن فکان

جز عنصر لطیف تو، فرمان گزار نیست

جز نام دلربای تو از شرق تا به غرب

زینت فزای دفتر لیل و نهار نیست

ای صبح روشن از افق معدِلت درآی

ما را زیاده طاقت این شام تار نیست

ما را ز قُلزم فِتن آخرالزمان

جز ساحل عنایت و لطفت کنار نیست

در کام دوستانِ تو ای خضر رهنما

آب حیات جز ز لبت خوشگوار نیست

آیة الله شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی

نوروزی نمی آید مگر این که ما توقع فرج داریم

        معلّی بن خنیس می گوید که در نوروز نزد امام صادق علیه السلام رفتم، حضرت فرمود: امروز را می شناسی؟ گفتم: قربانت گردم روزی است که عجم ها بزرگش می دارند و به هم هدیه می دهند، فرمود: قسم به کعبه ای که در مکّه است، این شیوه برای امریست دیرین که برایت تفسیرش می کنم تا بدانی. گفتم: مولای من، اگر آن را نزد شما بیاموزم برای من محبوب تر است از این که همه گذشتگانم زنده شوند و دشمنانم بمیرند، 

 فرمود: ای معلّی! در نوروز بود که خدا از بندگانش پیمان گرفت تا او را بپرستند و برای او شریک قرار ندهند و به رسولان و حجّت های او بگروند و به ائمه علیهم السلام ایمان آورند، 

 و اولین روزی است که خورشید تابید و باد وزیدن گرفت و گیاهان در زمین آفریده شدند،  

و روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت،

و روزی است که خداوند در آن روز هزاران نفر که از ترس مرگ گریخته و مرده بودند زنده کرد (قصه مذکور در سوره بقره آیه 243 آمده)

 و روزی است که جبرئیل بر پیامبر صلّی الله علیه و آله فرود آمد،

 و روزی است که پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السلام را به دوش گرفت تا بت های قریش را از فراز کعبه فرو فکند و خٌرد کند و همچنین بود ابراهیم علیه السلام، 

 و روزی است که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود تا اصحابش با علی علیه السلام به عنوان امیرالمومنین بیعت کردند، 

 و روزی است که پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السلام را به وادی جنیّان فرستاد تا از آنها بیعت بگیرد،  

و روزی است که دوباره مردم با علی علیه السلام (بعد از بیست و پنج سال) بیعت کردند، 

 و روزی است که حضرت علی علیه السلام بر خوارج نهروان پیروز شد و ذوالثدیه (رییس خوارج نهروان) را کشت، 

 و روزی است که قائم علیه السلام ظهور کند و روزی است که آن حضرت بر دجّال پیروز شود و او را در زباله دان کوفه به دار می زند، 

 و نوروزی نمی آید مگر این که ما توقع فرج داریم زیرا از روزهای ما و روزهای شیعیان ما است، عجم آن را نگه داشتند و شما آن را ضایع کردید.

(عوالی اللآلی، مستدرک الوسائل، وسائل الشیعه، بحارالانوار ج56 ص91 ح1)