معلّی بن خنیس می گوید که در نوروز نزد امام صادق علیه السلام رفتم، حضرت فرمود: امروز را می شناسی؟ گفتم: قربانت گردم روزی است که عجم ها بزرگش می دارند و به هم هدیه می دهند، فرمود: قسم به کعبه ای که در مکّه است، این شیوه برای امریست دیرین که برایت تفسیرش می کنم تا بدانی. گفتم: مولای من، اگر آن را نزد شما بیاموزم برای من محبوب تر است از این که همه گذشتگانم زنده شوند و دشمنانم بمیرند،
فرمود: ای معلّی! در نوروز بود که خدا از بندگانش پیمان گرفت تا او را بپرستند و برای او شریک قرار ندهند و به رسولان و حجّت های او بگروند و به ائمه علیهم السلام ایمان آورند،
و اولین روزی است که خورشید تابید و باد وزیدن گرفت و گیاهان در زمین آفریده شدند،
و روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت،
و روزی است که خداوند در آن روز هزاران نفر که از ترس مرگ گریخته و مرده بودند زنده کرد (قصه مذکور در سوره بقره آیه 243 آمده)
و روزی است که جبرئیل بر پیامبر صلّی الله علیه و آله فرود آمد،
و روزی است که پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السلام را به دوش گرفت تا بت های قریش را از فراز کعبه فرو فکند و خٌرد کند و همچنین بود ابراهیم علیه السلام،
و روزی است که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود تا اصحابش با علی علیه السلام به عنوان امیرالمومنین بیعت کردند،
و روزی است که پیامبر صلّی الله علیه و آله علی علیه السلام را به وادی جنیّان فرستاد تا از آنها بیعت بگیرد،
و روزی است که دوباره مردم با علی علیه السلام (بعد از بیست و پنج سال) بیعت کردند،
و روزی است که حضرت علی علیه السلام بر خوارج نهروان پیروز شد و ذوالثدیه (رییس خوارج نهروان) را کشت،
و روزی است که قائم علیه السلام ظهور کند و روزی است که آن حضرت بر دجّال پیروز شود و او را در زباله دان کوفه به دار می زند،
و نوروزی نمی آید مگر این که ما توقع فرج داریم زیرا از روزهای ما و روزهای شیعیان ما است، عجم آن را نگه داشتند و شما آن را ضایع کردید.
(عوالی اللآلی، مستدرک الوسائل، وسائل الشیعه، بحارالانوار ج56 ص91 ح1)