اعجاز قرآن از نظر علوم روز ۶

قرآن و جاذبه عمومی

«... متفکران بزرگ این اختصاص را دارند که هیچ مطلبی را بیهوده و نامربوط نمی انگارند، و به هیچ موضوعی سرسری نمی نگرند، و از مسائل و نمودهای بسیار ساده و عادی درس های بزرگ می گیرند.

چه بسیارند اشخاصی که که حس کرده اند بدنشان در آب سبک می شود یا سیبی از درخت سقوط می کند یا چهل چراغی بالای سرشان به تموج در می آید، اما فقط ارشمیدس پیدا می شود که از آن اصول "تعادل مایعات" را نتیجه بگیرد و تنها نیوتون می تواند قانون "جاذبه عمومی" را کشف کند و فقط گالیله بود که قانون سقوط اجسام را از روی آن به دست آورد.[1]»

شک نیست که وجود نیروی مرموزی را در درون زمین که همه اجسام را به سوی خود می کشد، همه پیش از نیوتن احساس کرده بودند، اما این که این قانون یک قانون عمومی در سرتاسر جهان آفرینش، در تمام کرات و سیارات و حتی میان دو ذره کوچک و ناچیز می باشد، کسی پیش از نیوتن ظاهراً از آن آگاهی نداشت و تنها او بود که برای نخستین بار در قرن 17 میلادی با الهام گرفتن از سقوط یک سیب به زمین پرده از روی این قانون بزرگ برداشت به طوری که بعضی قرن 17 را قرن نیوتن نام نهاده اند.

ولی بیش از هزار سال قبل از نیوتن و کشف عظیم او در این آیه در قرآن نازل شده بود:

«اللهُ الَّذی رَفَعَ السَّمَواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَونَها ثُمَّ استَویَ عَلَی العَرشِ وَ سَخَّرَ الشَّمسَ وَ القَمَرَکُلُّ یَجرِی لِأَجَلٍ مُّسَمیً یُدَبِِّرُ الأَمرَ یُفَصِّلُ الأَیَاتِ لَعَلَّکُم بِلِقاءِ رَبِّکُم تُوقِنُونَ» (سوره رعد/2)

(خداست آن ذات پاکی که آسمان ها را بدون ستونی که آن را ببینید برافراشت، سپس بر عرش استیلا یافت و آفتاب و ماه را مسخر ساخت، هریک [از این ها] تا مدت معلومی به حرکت خود ادامه می دهد، خداوند امور [جهان هستی] را تدبیر می کند، آیات [خود را برای شما] تشریح می نماید، باشد که به لقای پروردگارتان یقین پیدا کنید.)

در تفسیر «برهان» ذیل همین آیه از «حسین بن خالد» نقل می کند که امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «الیس الله یقول بغیر عمد ترونها؟» قلت: بلی، قال «ثم عمد لکن لاترونها.»

یعنی: آیا خداوند نفرموده «بدون ستونی که آن را مشاهده کنید؟» آری چنین است، فرمود:«بنابراین ستونی وجود دارد اما دیده نمی شود.»

در حدیثی از امیرمومنان امام علی بن ابی طالب علیه السلام نقل شده که فرمود: «هذه النجوم التی فی السماء مدائن مثل المدائن التی فی الأرض مربوطة کل مدینة الی عمود من نور[2]»

(این ستارگانی که در آسمان است شهرهایی هم چون شهرهایی دارد که در زمین است، هر شهری با شهر دیگر [هر ستاره ای با ستاره دیگر] با ستونی از نور ارتباط دارد.)

حال این سوال پیش می آید که آیا ستون نامرئی که در آیه ذکر شده و آسمان ها را نگه داشته و از پراکندگی کرات آسمانی جلوگیری می کند، چیزی جز نیروی جاذبه است؟

آیا تعبیری روشن تر و رساتر از «ستون نامریی» در افق ادبیات آن روز برای ذکر نیروی جاذبه پیدا می شد؟

و این را هم می دانیم که اگر این نیرو نبود، آسمان ها بهم می ریختند و هر ستاره ای به گوشه ای پرتاب می شد و در یک ظلمت ابدی فرو می رفت.

در مقاله بعد به موضوع قرآن و تسخیر ماه و خورشید از مجموعه اعجاز قرآن از نظر علوم روز خواهیم پرداخت.

منبع: قرآن و پیامبر                                     مولف: آیت الله ناصر مکارم شیرازی



[1] تاریخ علوم صفحه 188

[2]  سفینة البحار ماده نجم، جلد2، صفحه 574، نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد