القاب امام رضا (ع) ۱

سلطان آمد»
القاب مشهور امام رضا علیه السلام از کجا آمده اند؟ امام رضا علیه السلام علاوه بر القالب که به همة ائمه معصومین علیه السلام گفته می شود مانند ابن رسول الله، حجت الله، امین الله و ... خود صاحب حداقل 50 لقب اختصاصی هستند. هریک از این عناوین و القاب داستان و تاریخچه جداگانه ای دارند و به یک وجه و وجه های مختلف حضرت اشاره می کنند. در این جا هشت لقب معروف تر از القاب امام هشتم آمده است.
اباالحسن
در بین عرب رسم است اگر بخواهند کسی را با احترام صدا بزنند، اسم او را صدا نمی زنند و به جایش از کنیة او استفاده می کنند. کنیه، لقبی است که با «اب» یا «ام» شروع می شود، یعنی پدر فلانی یا مادر فلانی. معمولا کنیة هرکسی را با استفاده از اسم فرزند بزرگتر یا مشهورتر فرد می سازند، ولی گاهی هست که می خواهند قبل از به دنیا آمدن فرزند به یک نفر احترام بگذارند و او را با کنیه صدا بزنند. درباره امام رضا علیه السلام هم همین اتفاق افتاده است، با این که امام علیه السلام خیلی دیر صاحب فرزند شده اند (امام محمدتقی یا امام جواد علیه السلام)، اما به امام از همان جوانی کنیه داده بودند. از آن جا هم که آن حضرت سومین فرد از آل علی علیه السلام بود که اسم علی داشت (بعد از امام اول و چهارم)، کنیة جدّشان یعنی امیرمومنان علی علیه السلام را به ایشان دادند و آن حضرت را «ابوالحسن» صدا می زدند، این کنیه را ظاهراً امام موسی کاظم علیه السلام برای حضرت انتخاب کردند. معمولا در کتب شیعه از آن حضرت به عنوان ابوالحسن ثانی یاد می شود. ابوالحسن خالی یا با قید اول که امام علی علیه السلام و ابوالحسن ثالث، امام دهم حضرت علی بن محمد امام هادی علیه السلام هستند

تبریک ولادت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (ع)

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است

یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

آنجا برای عشق شروعی مجدد است

السلام ای حضرت سلطان عشق

یا علی موسی الرضا ای جان عشق

السلام ای بهر عاشق سرنوشت

السلام ای تربتت باغ بهشت


میلاد شمس الشموس، خسرو اقلیم طوس، شاه انیس النفوس، 

 تبریک و تهنیت باد

زندگینامه ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (ع) ۲

هنگامی که خبر ولادت آن بزرگوار به پدر گرامی شان حضرت امام کاظم علیه السلام داده شد ، آثار خوشحالی و شعف بر چهره ی مبارک ایشان پدیدار گردید . ایشان میلاد فرزندشان را گرامی داشته و خطاب به همسر مهربان خود فرمودند : ای نجمه ! این کرامت و بزرگواری که پروردگار نسبت به تو روا داشته گوارایت باد .

به فرمان امام این نوزاد نورانی و زیبا را در پارچه ای سپید پیچیدند و به نزد ایشان آوردند . امام کاظم علیه السلام نیز بنا به سنت همیشگی ، در گوش راست فرزندش اذان و در گوش چپش اقامه گفت . آن گاه کام کودک خویش را با آب فرات برداشت . سپس به نجمه خاتون همسر با وفای خود فرمودند : او را در آغوش گیر ! چرا که او در زمین پروردگار ، بقیه الله است .

آن گاه او را علی نامید و به پیروی از رسول خدا رضا لقب داد و کنیه اش را ابوالحسن نهاد .

امام رضا علیه السلام در دوران امامت پدر بزرگوارش همواره در کنار و همراه پدر بود و مورد لطف و عنایت ایشان قرار می گرفت .   مفصل بن عمر که یکی از یاران باوفا و نزدیک امام کاظم علیه السلام است می گوید : روزی به نزد مولایم حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام وارد شدم . فرزندشان علی که در آن هنگام کودکی خردسال بود ، در دامان ایشان نشسته بود . امام کاظم او را می بوسید و کام او را می مکید . گاهی اوقات او را در آغوش می گرفت و گاهی به شانه می نشاند . به ایشان عرض کردم : فدایت شوم ! من در قلب خویش نسبت به این کودک محبتی احساس می کنم که نسبت به هیچ کس جز شما این احساس را ندارم . امام کاظم در پاسخ من فرمودند : ای مفضل ! جایگاه او در نزد من به مانند جایگاه من در نزد پدرم می باشد . خداوند متعال در باره ما اهل بیت می فرماید : اینان نسلی از پاکانند ، برخی از برخی دیگرند و خداوند شنوا و داناست .

مفضل می گوید به امام کاظم علیه السلام گفنم : آیا او پس از شما عهده دار امر امامت خواهد بود ؟ امام فرمود آری !

میلاد امام رضا علیه السلام 16 سال پس از سقوط حکومت امویان و آغاز حکومت سیاه بنی عباس روی داد . در این زمان نسیبتا کوتاه دستگاه حکومت عباسی به لحاظ مشکلات فراوان داخلی پیش روی خود ، به دنبال تحکیم پایه های حکومت خویش در برابر مخالفان  به ویژه امویان بود . بدین جهت فرصت کمتری داشت تا نسبت به اهل بیت پیامبر توجه و سخت گیری نماید . همین مساله موجب گردید تا فضای مناسبی در اختیار امامن قرار گرفته و آن بزرگواران نیز از فرصت زمان ، بهره های فراوانی بردند و توانستند به معرفی اسلام اصیل و نشر احکام و ترویج معارف الهی بپردازند . در این مدت مردم نیز فرصت یافتند تا به آن بزرگواران نزدیک تر شده و با دریافت معارف بلند و بهره مندی از علوم و دانایی فراوان آنان ، گوشه هایی از فرهنگ اسلام را دریابند . این ارتباط نزدیک با ائمه موجب شد تا همگان شیفته اخلاق و رفتار و منش آن بزرگواران شده ، علاقمندی خود را نسبت به اهل بیت بروز دهند ، آنگونه که هارون خلیفه عباسی در گفتگویی با امام هفتم ، به مقام و موقعیت معنوی ایشان در میان مردم اشاره کرده و نسبت به رفت و آمدهای فراوانی که به خانه امام می شد اظهار نارضایتی کرد . امام در پاسخ وی فرمودند : تو بر تن و جسم مردم حکومت می کنی و من بر دل های ایشان .