اعتماد به نفس و راههای دستیابی به آن ۲

مقاله دوم:

وقتی اعتماد به خود را براساس وجود خود بنا می نهید و نه براساس آن چه که انجام داده اید، اعتمادی به وجود می آورید که هیچ کس و هیچ شرایطی نمی تواند آن را از شما بگیرد.  

(احساس اعتماد می کنم چون می دانم که سعی خواهم کرد و همه چیزهایی را که لازم است، فراخواهم گرفت تا کاری را که می خواهم انجام دهم؛ به عنوان مثال به این دلیل که می توانم کتاب خوبی بنویسم، احساس اعتماد به نفس نمی کنم. اعتماد نفس من به این دلیل است که که می دانم تلاش خواهم کرد و خواهم نوشت، می نویسم و نوشته های خود را به افراد مختلف نشان می دهم و اگر از نظر آنها نوشته هایم به اندازه کافی خوب نبودند، دوباره سعی خواهم کرد و بیشتر می نویسم تا این که بالاخره کتابی مورد قبول ارائه دهم.) «اعتماد به نفس من از اراده و تصمیم من سرچشمه می گیرد.» وقتی به خود می گویید «فکر نمی کنم بتوانم آن کار را انجام دهم، در واقع به خود می گویید برای آموختن، مطالعه کردن و تلاش برای تحقق رویاهایم به خویشتن خود اعتماد ندارم.»

اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست ندارند شکست خورده به نظر برسند، برای ایجاد اعتماد واقعی به خود مشکل خواهید داشت؛ چون اعتماد به نفس بر این اعتقاد بنا نشده که می دانید همیشه موفق می شوید و از اشتباه کردن اجتناب کنید، بلکه مبنی بر تمایل شما به تلاش با وجود احتمال شکست است. برای موفقیت، باید کار کنید و مدتی در انجام آن خیلی ناموفق باشید، باید پیش از آن که واقعاً موفق شوید، شکست را تجربه کنید.

آیا با انتظار برای انجام کاری خود را عمداً تضعیف می کنید؟ بعضی از افراد امیدوارند که ناگهان دگرگونی معجزه آسایی رخ دهد تا به آنها جرأت تغییر شغل، یا تغییر رابطه یا استفاده از یک موقعیت را بدهد. هر چه بیشتر تلاش برای تحقق رویاهایتان را به تعویق بیندازید، اعتماد به نفس کمتری خواهید داشت و هراس از آن چه را که می خواهید هرگز به دست نمی آورید، شدیدتر می شود. بدین ترتیب بدون آن که به آن آگاه باشید، خود را تضعیف می کنید، هرچه بیشتر از انجام کارهایی که واقعاً می خواهید طفره روید، چه امور شخصی باشند یا شغلی، بی تحرک تر خواهید شد و اعتماد به نفس شما بیشتر از بین می رود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد