مورد سوم
«و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه فاذا خفت علیه فالقیه فی الیم و لاتخافی و لا تحزنی انارادوه الیک و جاعلوه من المرسلین»؛[16]
خداوند در این آیه به مادر موسی دو خبر از آینده میدهد: 1. موسی را به مادرش بر میگرداند؛ 2. او را از پیامبران قرار میدهد. چون در این جا دو خبر داده است به مناسبت جفت این خبرها معنا را به صورت جفت جفت آورده است.
لذا در این آیه: 1. دو فعل ماضی، یکی اوحینا و یکی خفت آورده است؛ 2. دو فعل امر، یکی ارضعیه و دیگری القیه آمده است؛ 3. دو فعل نهی، یکی لاتخافی و دیگری لا تحزنی آورده شده؛ 4. دو وزن اسم فاعل «رادوه، جاعلوه» آورده؛ 5. دو خبر؛ 6. دو وعده؛ 7. دو «فاء»؛ 8. دو «الی»؛ 9، دو ماده خوف.
همه اینها در آیه جمع شدهاند که نشانه فصاحت و بلاغت و محسنات بدیع است به حد نهایی رسانده است.[17]
مورد چهارم
صاحب تفسیر جوامع الجامع در مورد سوره کوثر میفرماید: این سوره با این که سوره کوچکی است امّا نکتههای زیادی در آن وجود دارد، از جمله:
1. فعل اعطی را در اول سوره به مبتداء (نا) که اسم ان الله است نسبت داده است، تا اختصاص را برساند. یعنی ما فقط کوثر را به تو عطا کردیم.
2. ضمیر متکلم را به صورت جمع آورده تا عظمت و کبریایی ذات خود را اعلام دارد.
3. در اول جمله حرف تأکید «انّ» را آورده که به منزله قسم است.
4. کوثر را که موصوف آن حذف شده ذکر کرده تا به طریق اتساع بر شمول و شیاع بیشتر دلالت کند.
5. بعد از کوثر «فاء» را آورده تا اقدام به شکر فراوان نشأت گرفته از برخوردار از بخشش بیشتر باشد.
6. جمله لربّک کنایه است، به دین و عقیده عاص بن وائل و نظایر او که با این گفتار رنج آور متعرض رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ شدند، همانهایی که عبادت و نحرکردنشان برای غیر خداست (یعنی تو به خلاف آنها برای پروردگارت نمازگذار و نحر کن).[18]
مورد پنجم
مقایسهای بین کلام پیامبر و وحی الهی: قرطبی گفته است که بلاغت قرآن آن قدر در حد اعلی است حتی با آن که پیامبر بسیار فصیح و بلیغ بود ولی کلامش قابل مقایسه با قرآن نیست، مثلاً پیامبر در مورد صفات بهشت میفرماید: فیها مالاعین رأت و لا اذن سمعت و لاخطر علی قلب بشر، امّا کلام خداوند که میفرماید: «و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذّ الاعین»[19] یا آن که میفرماید: «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرة اعین»[20] با آن که کلام پیامبر در نهایت زیبایی است امّا به مرتبه کلام الهی نمیرسد، زیرا: این آیات از نظر وزن و حسن ترکیب و شیوایی لفظ بسیار بالاتر است، همچنین حروف ای آیات کمتر است.[21]
پی نوشتها:
[1] . مجمع البیان، طبرسی، (بیروت، دارالمعرفه، چ 2، 1408هـ) ج 10، ص 584.
[2] . یوسف، 80.
[3] . حج، 73.
[4] . انبیاء، 23.
[5] . هود، 44.
[6] . التمهید، محمد هادی معرفت، (قم، ناشر موسسه النشر الاسلامی) چ 2، ج 4، ص 243.
[7] . التمهید، همان، ص 196.
[8] . ر.ک: فرهنگی فارسی، محمد معین، (تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، چ 8، 1355) ج 2، ص 2550ـ سروش آسمانی، کاظم محمدی، (تهران، انتشارات وزارت ارشاد، چ 1، 1381) ص 428.
[9] . معجم مقائیس اللغة، ابی الحسن احمد بن فارس، ج 1، ص 202.
[10] . ر.ک: فرهنگی فارسی معین، همان، ج 1، ص 556 ـ سروش آسمانی، همان.
[11] . ر.ک: اعجاز قرآن، رضا مؤدب، قم، موسسه احسن الحدیث، چ1. 1379، ص 152، اعجاز قرآن و بلاغت محمد، مصطفی صادق رافعی، بنیاد قرآن، چ 2، 1361، ص 175.
[12] . بقره، 179.
[13] . ر.ک: التمهید، محمد هادی معرفت، قم، موسسه النشر الاسلامی، ج 5، ص 62؛ المیزان، علامه طباطبایی، سید محمد حسین، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج 1، ص 433.
[14] . هود، 44.
[15] . التمهید، محمد هادی معرفت، قم، موسسه النشر الاسلامی، ج 5، ص 76؛ مجموعه مقالات، تنظیم سید عبدالوهاب طالقانی، تهران، دار القرآن الکریم، چ اول، 1410 هـ ، ص 294.
[16] . قصص، 7.
[17] . مجموعه مقالات، همان، ص 158.
[18] . جوامع الجامع، طبرسی، مترجم: عبدالعلی صاحبی، مشهد، انتشارات قدس رضوی، چ 1، 1377، ج 6، ص 721.
[19] . زخرف، 71.
[20] . سجده، 17.
[21] . علوم القرآن عند المفسرین، مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، قم، مکتبه الاعلام الاسلامی، ج 2،