یک شنبه سوم ذی الحجّه سال 10 هجری قمری، 15 اسفند
سال 10 هجری شمسی، سوم مارس 632 میلادی
در نهمین روز سفر حجّه الوداع، کاروان عظیم پیامبر صلی الله علیه واله وسلم به « عُسْفان » رسید.
رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم با عزمی راسخ به همراه قافله هفتاد هزار نفری خود، همچنان به سمت مکه پیش می روند تا آخرین فرمان های خداوند را اجرا کنند؛ سفری با دو مأموریت الهی: اجرای صحیح مراسم حج و آموزش واجبات و مستحبّات آن به مسلمانان و همچنین اعلام عمومی امر ولایت و امامت و تعیین جانشین خویش به فرمان خداوند؛ چراکه دیگر خورشید عمر مبارکشان رو به افول نهاده است.
امیرمؤمنان علیه السلام هم با سپاهیان خویش از یمن به سمت مکه در راه هست و بی صبرانه در انتظار دیدار رسول خداست.
اغلب محدّثان و مورخّان، به تواتر درکتب خویش نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرموده است:« اوّل کسی که روز قیامت در کنار حوض کوثر، بر من وارد می شود، علی است. او همان جوانمری است که پیش از هر کس اسلام آورد و نماز گزارد و به فرمان خدا و رسول گردن نهاد.»
ابوذر غِفاری می گوید: از رسول گرامی خدا صلی الله علیه واله وسلم شنیدم که درباره امیرمؤمنان علیه السلام می فرمودند:« یا علی، تو اوّل کسی هستی که به من ایمان آوردی. تو کسی خواهی بود که در قیامت با من مصافحه می کنی. تو راست گوی بزرگواری. تو کسی هستی که جداسازنده حق و باطلی و حق همواره با توست. تو پیشوا و رهبر مؤمنانی. تو برادر من، وزیر من و بهترین کسی هستی که پس از من باقی خواهی ماند و وعده های مرا انجام می دهی.»
« لولا أنْتَ – یل علیّ – لَم یُعرَفِ المومنون بَعدِی »[1]
« یا علی، اگر تو نباشی، پس از من، مؤمنان شناخته نمی شدند.»
آری، با ولایت و امامت علی و یازده امام از فرزندان او علیه السلام ، اهل ایمان از کافران، باز شناخته می شوند؛ چرا که علم کتاب نزد آن هاست و آنان گواهِ حقّانیّت آئین اسلام اند. ایشان اند که ملاک فهم درست از دین پیامبرند و قرائت و تفسیر آنان از دین باید معیار باشد. و در زمان ما نیز چنین است که هرکس درک خود را با امام رمان خویش محک زند، حق را یافته و در صراط امن الهی است و اگر او را مقتدای خویش قرار ندهد، در مسیر کفر و گمراهی، حیران و سرگردان خواهد بود.
-بحارالانوار / ج 39 / ص 207[1]