یک شنبه 26 ذی القعده سال 10 هجری قمری، 8 اسفند
سال 10 هجری شمسی، 24 فوریه سال 632 میلادی
امروز مدینه، به فِراق یاران خداجویش مبتلا است؛ چرا که تمامی انوار مقّدٌس عترت پیامبر، رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم را همراهی می کنند. در اوّلین و آخرین سفر حج – که « حجَّة الوداع» نام می گیرد – تنها یار جدا مانده از کاروان، امیر مومنان علیه السلام است. چندی است فرستاده ای ویژه، حامل پیام رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ، روانه سرزمین یمن شده است تا مولای متّقیان -علیه السلام را – که برای تعلیم دین راهی آن دیار شده است – به مکه فراخواند.[1]
پیامبر مهربان مأمور است تا زنگارهای جاهلیّت را از فریضه عظیم حج بزداید و مناسک و اعمال حج را آنگونه که خواست خداوند است به مسلمانان بیاموزند.
... مأموریت مهم تر ، ابلاغ عمومی و آشکار ولایت و امامت به دستور خداوند است تا پس از 23 سال، بار سنگین مسئولیت آسمانی هدایت را بر دوش جانشین خود بگذارد و انوار هدایت را یک به یک معرفی نماید تا برای آیندگان راهنما، رهبر و مقتدا باشند. به راستی، آینده آیا نیازمند مردی آسمانی نخواهد بود؟
بیست و دو روز دیگر پیامبر صلی الله علیه واله وسلم ، در اجتماع بزرگ مسلمانان در غدیر خم بر فراز منبر می فرمایند:
« ای مردم، این آخرین باری است که در چنین اجتماعی بپا می ایستم، پس گوش کنید و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان، سر تسلیم فرو آورید، ... علی به امر خداوند صاحب اختیار و امام شماست و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد.»
آفتاب عمر رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم را چند صباحی بیش تا افول باقی نمانده است و هر آن چه باید ابلاغ شود به این سفر بستگی دارد.
- الغدیر / ج 1 / ص 9[1]