سین گمشده !

شیرینی سمنو، عطر خوش سیب سرخ، سبزه های سبز با روبان
قرمز، تلألؤ دانه های سنجد، سیرهای سفید، سماق و سکه را که

بشماری حتی وقتی به قرآن و آیینه نگاه می کنی

هنوز انگار چیزی کم است!

 

مسابقه ثانیه شمارساعت برای رسیدن به تحویل که شروع  

می شود تازه یادت می افتد که سال قبل و سال های قبل تر هم 

چیزی کم آورده بودی

 

انگار رقص ماهی ها و برق سکه ها آن چنان مشغولت کرده بود که  

یادت رفت... 

 

یادت می آید که هر سال به خودت قول داده بودی

که تا عید سال بعد پیدا کنی گمشده ات را 

فراموش کردی...

 

برق اشک هایت که هویدا می شود از پشت همان پرده اشک،  

دیگر سکه ها برق نمی زند

 

یافته ای آن سین گمشده ات را...

همان سین اولین سلام سال

 

سلام بر مهدی

 

ای غایب از نظر، بگذار جواب سلامت، اولین عیدانه ام شود

آن هفت سین اهورایی بهار

موعود، با سلام تو تکمیل می شود

 

مهدی جان...

 

من اولین ضیافت عید را با سلام برشما آغاز کردم  

و اکنون این خانه دل من است که منتظر میهمان است

منتظر قدوم پاک و آسمانی شما... .


اللهم عجل لولیک الفرج (آمییین(

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد